به گزارش شهرآرانیوز، امروز پنجم اردیبهشت در تقویم ایرانیان مصادف است با سالروز شکست حمله نظامی آمریکا به ایران در طبس که سال ۱۳۵۹ هجری شمسی اوایل پیروزی انقلاب اسلامی روی داد و باعث تحقیر و رسوایی بزرگ آمریکا در جهان شد.
آمریکا پس از پیروزی انقلاب اسلامی همه تلاش خود را به کار بست تا این انقلاب مردمی و نوپا را شکست دهد اما موفق نشد و زمانی که قشرهای مختلف مردم ایران از اقدامات جاسوسی آمریکا در سفارتخانه این کشور در تهران آگاهی یافتند، ۱۳ آبان ۱۳۵۸ دانشجویان مسلمان پیرو خط امام (ره)، سفارت آمریکا را در تهران اشغال کردند و اعضای آن را گروگان گرفتند. این اقدام از سوی امام خمینی (ره) مورد تایید قرار گرفت و ایشان تسخیر لانه جاسوسی آمریکا را «انقلاب دوم» نامیدند.
ادامه ماجرای گروگانگیری و شکست طرحهای آمریکا برای آزادسازی جاسوسان خود موجب اختلاف نظر در دستگاه دیپلماسی آمریکا و بحران درخصوص چگونگی برخورد با انقلاب اسلامی شد و در این میان شورای امنیت ملی آمریکا به سرپرستی برژینسکی طرفدار اقدامات قاطع نظامی علیه انقلاب اسلامی بود.
از این رو دولت «جیمی کارتر» رییس جمهوری وقت آمریکا همه تلاش خود را برای آزادی کارکنان سفارت خود به کار بست و سرانجام گروه ۱۳۲ نفره از نیروهای ویژه ارتش این کشور با عنوان «دلتا فورس» برای حمله به ایران و آزادی گروگانها تشکیل شد تا هم عملیات آزادسازی انجام و هم به ایرانیها ضربهای وارد شود.
براساس اسناد موجود ۶ فروند هواپیمای نظامی سی - ۱۳۰ و هشت فروند بالگرد نظامی مجهز آمریکا در عملیات موسوم به «پنجه عقاب» شب پنجم اردیبهشت ۱۳۵۹ (۲۵ آوریل ۱۹۸۰ میلادی) از نقاط کور راداری وارد ایران شدند اما همان ابتدا یکی از بالگردها در ۱۲۰ کیلومتری شهر راور کرمان دچار نقص فنی و مجبور به فرود شد. سرنشینان آن به بالگرد دیگری منتقل شدند و پس از طی مسافتی و با توجه به وقوع توفان شن، دستگاه هیدرولیک این بالگرد نیز از کار افتاد اما توانست خود را به ناو هواپیمابر نیمیتز برساند.
۶ فروند هواپیمای سی - ۱۳۰ و ۶ فروند بالگرد در محل مورد نظر واقع در صحرای طبس در تاریکی شب فرود آمدند تا از این مکان بیابانی عملیات خود را آغاز کنند اما در حال سوختگیری بالگردها برای اجرای مرحله بعدی عملیات، یکی دیگر از آنها دچار نقص فنی شد و با از کار افتادن آن، همه برنامههای آمریکاییها به هم ریخت زیرا با محاسباتی که انجام داده بودند، برای انجام مرحله بعدی عملیات حداقل به ۶ بالگرد نیاز داشتند.
این اتفاقات به ناو نیمیتز و از آنجا به کاخ سفید گزارش شد. کارتر دستور توقف عملیات و عقبنشینی را صادر کرد اما نظامیان آمریکایی در توفان شن گرفتار شده بودند. هواپیماها و بالگردها در حال برخاستن از زمین دچار مشکل شدند و یک هواپیما و یک فروند بالگرد با هم برخورد کردند و هر دو آتش گرفتند.
نیروی مهاجم در خیالش عقابی بود که هیچ شکارچی یارای شکارش را نداشت غافل از اینکه صحرای طبس دامگاهی شد و شنها با اراده الهی سربازان و گلولههایی شدند که یکی از شکستهای مفتضحانه را برای نظامیان آمریکایی رقم زدند.
هشت تن از آمریکاییها در این حادثه کشته شدند و بقیه نیروها با هواپیماهای باقیمانده در اوج پریشانی از خاک ایران فرار کردند؛ نیروهایی که طبق خلاصه طرح واحد عملیاتی سرهنگ «چارلز آلوین بکویث» قرار بود پس از طبس با تجمع در فرودگاه «پشت بادام» و با ۶ فروند بالگرد عازم نقاط کوهستانی اطراف تهران شوند و روز بعد با اتوبوسهایی که از پیش برای آنان آماده کرده بودند در ورزشگاه مجاور سفارت مستقر و سپس در یک یورش برق آسا وارد سفارت شوند و با رهایی جاسوسان و به گروگان گرفتن عدهای از دانشجویان ایرانی با همان بالگردها به محل اولیه خود بازگشته و با هواپیماها به پایگاه اصلی خود برگردند.
واقعه بزرگ پنجم اردیبهشت ۱۳۵۹ که از آن به عنوان امداد الهی یاد میشود، آن قدر مهم و سرنوشتساز بود که حتی مشهورترین چهرههای سیاسی را در آمریکا وادار به پذیرفتن شکست کرد.
برای نمونه «زبیگنیف برژینسکی» مشاور امنیت ملی در دولت جیمی کارتر احساس ناامیدی ملی در آمریکا را از پیامدهای مهم شکست این کشور در طبس دانست و گفت: «ماجرای مفتضح ایران، یکی از سه عامل مهم شکست کارتر بود و این ماجرا، احساس ناامیدی ملی را برانگیخت».
«ویلیام سولیوان» سفیر سابق آمریکا در تهران نیز از این واقعه با عنوان دوران تحقیر ملی آمریکا یاد کرد و گفت: «روش سست و بیقید حکومت کارتر و اقدامات نامعقول او، به گروگانگیری اعضای سفارت آمریکا انجامید و دوران تحقیر ملی که در تاریخ آمریکا نظیر آن دیده نشده است، آغاز شد».
«همیلتون جردن» معاون رییس جمهوری وقت آمریکا در کتاب خود به نام «بحران» در این زمینه نوشت: تصمیم به انجام یک عملیات نجات قدرتمندانه در قلب ایران زمانی از سوی «جیمی کارتر» اتخاذ شد که همه تحریمهای اقتصادی و فشارهای سیاسی تا آن زمان بینتیجه مانده بود.
واقعه طبس به باور صاحبنظران و شخصیتهای مختلف دارای ابعاد گوناگون است که به عنوان یک واقعه تاریخی ماندگار نزد جهانیان باید از ابعاد مختلف بهویژه جنبه معنوی آن بررسی شود.
امام خمینی (ره) پس از این واقعه فرمودند: «نباید بیدار شوند آنهایی که به معنویات توجه ندارند و به این غیب ایمان نیاوردند، (چه کسی) این هلیکوپترهای آقای کارتر را که میخواستند به ایران بیایند، ساقط کرد؟ ما ساقط کردیم؟ شنها ساقط کردند، شنها مامور خدا بودند، باد مامور خداست».
ایشان گفتند: «تجربه کنند باز لیکن ما نباید مغرور شویم، من به ملت ایران عرض میکنم مغرور نشوید، تمام قدرت قدرت خداست و باید به او اتکال کنید».
طی ۴۱ سال گذشته درخصوص چند و چون این ماجرا و واقعه بزرگ بسیار نوشته و گفته شده است و این بار پای صحبتهای فردی نشستیم که به عنوان شاهد عینی یک روز پس از حادثه در صحرای طبس حاضر شد.
رازهای شکست پنجه عقاب
امام جمعه موقت طبس یکی از شاهدان عینی این واقعه است که یک روز بعد (ششم اردیبهشت ۱۳۵۹) به همراه ۲ نفر از همکارانش از طرف کمیته انقلاب اسلامی برای محافظت به محل حادثه رفت.
حجت الاسلام محمدجواد زنجانی طبسی اظهار داشت: وقتی به آنجا رسیدیم، هنوز آتش و دود از هواپیماها و هلیکویترهای سوخته شده بلند بود.
وی افزود: آنچه در این حادثه از امکاناتی که آمریکاییها به آنجا آورده بودند، مشاهده کردم، اعم از هلیکوپتر و اسلحهها مشخص بود که این امکانات فقط برای نجات گروگانها نبوده بلکه هدف اولشان گرفتن مراکز مهم تهران برای ضربه زدن به انقلاب اسلامی بود و یکی از اهدافشان آزادی گروگانها بوده است.
این روایتگر و شاهد عینی واقعه طبس گفت: آمریکاییها به قصد سرنگونی جمهوری اسلامی به صحرای طبس آمدند اما با آن همه تمرینات و تجهیزات پیشرفتهشان کاری از پیش نبردند چون خداوند پشتیبان این انقلاب بوده لذا با هشت کشته و خسارت مالی و حیثیتی زیاد صحرای طبس را رها کردند.
وی اضافه کرد: کماندوهای آمریکایی پس از استقرار نهایی در صحرای طبس به گونهای که نیروهای ایرانی متوجه حضور آنها نشوند در حال برنامهریزی برای اجرای نقشه خود بودند که نیمههای شب متوجه عبور یک اتوبوس و کامیون از این مسیر شدند و گمان کردند که نیروهای ایرانی متوجه حضور آنها در منطقه شده و قصد درگیری و مقابله دارند.
حجت الاسلام زنجانی طبسی گفت: کماندوهای آمریکایی جلو رفتند و اتوبوسی که از یزد به مشهد مقدس در حرکت بود را متوقف کردند و داخل اتوبوس رفتند.
وی با بیان اینکه یک افسر ایرانی به عنوان مترجم همراه نظامیان آمریکایی بوده است گفت: نیروهای آمریکایی مسافران را از اتوبوس پیاده کرده و با دستوری که از مقاماتشان گرفته بودند، قصد جابهجایی مسافران ایرانی را با هواپیما به کشوری دیگر داشتند.
امام جمعه موقت طبس افزود: در همان لحظاتی که کماندوها در حال جمعکردن مسافران ایرانی برای سوار کردن به هواپیما بودند، توفان شن آغاز شد و یک بالگرد در حال سوختگیری از هواپیما به دلیل برخورد با هواپیما دچار انفجار شد و در آتش سوخت.
وی گفت: در این شرایط نظامیان آمریکایی از انتقال مسافران اتوبوس ایرانی منصرف شدند و همه را دوباره سوار اتوبوس کردند اما این بار همه لاستیکهای اتوبوس را با گلوله ترکاندند که اتوبوس توانایی حرکت و اطلاع دادن به نیروهای ایرانی از این حادثه را نداشته باشد.
وی افزود: نیروهای آمریکایی قبل از حضور در طبس در مورد شرایط منطقه و اینکه طی آن چند روزی که در صحرای طبس خواهند بود از هواشناسی اطلاعات گرفته بودند که توفان نیست و با اطمینان کامل در منطقه مستقر شدند اما ناباورانه با وقوع توفان شن تمام برنامهها و نقشههای خود را بر باد رفته دیدند.
حجت الاسلام زنجانی طبسی با اشاره به بیانات امام خمینی (ره) درخصوص واقعه طبس گفت: طبق بیانات امام راحل شنها مامور خدا شدند و در آن نیمه شب که مردم ایران در خواب بودند و کسی از حضور نیروهای آمریکایی در منطقه خبر نداشت خدا به واسطه شنهای صحرای طبس، نقشه و جنایت آمریکا را نقش بر آب کرد.
وی افزود: عامل دیگری که موجب شد آمریکاییها فرار کنند، ترس نیروهای آمریکایی بود هم کماندوها، خلبان و فرماندهان آنها بسیار ترسیده بودند و در مجموع محاسباتشان اشتباه از کار درآمده بود.
"محمد منتظر قائم" تنها شهید واقعه طبس
شهید "محمد منتظر قائم" نخستین فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی استان یزد روز پنجم اردیبهشت سال ۱۳۵۹ وقتی از فرود چند بالگرد آمریکایی در کویر طبس مطلع میشود، بلافاصله در محل حادثه حضور پیدا میکند تا موضوع را از نزدیک بررسی کند.
همزمان با حضور محمد منتظر قائم و همراهانش در صحرای طبس این مکان مورد حمله هوایی قرار گرفت و بعدها مشخص شد که بالگردها حاوی اسناد مهمی بودهاند.
این شهید بزرگوار سال ۱۳۲۷ هجری شمسی در شهر تاریخی فردوس در شمال خراسان جنوبی به دنیا آمد و در کودکی به یزد رفت و به ادامه تحصیل پرداخت.
محمد منتظر قائم همزمان با تظاهرات ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ در صف مبارزان با حکومت شاه درآمد، پس از پایان خدمت سربازی در شرکت توانیر مشغول به کار شد و همزمان برای استقرار حکومت اسلامی با تشکیل گروهی به مبارزه پرداخت.
او سال ۱۳۵۱ دستگیر و زندانی شد، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ به عنوان نخستین فرمانده سپاه پاسداران یزد انتخاب و مسوول تشکیل سپاه استان شد.
پیکر پاک این شهید شاخص کشور در آرامستان خلدبرین یزد دفن است.
صحرای طبس در فاصله ۱۳۰ کیلومتری محور طبس به یزد قرار دارد و هر سال به همین مناسبت مراسمی با حضور مردم و مسوولان در شهرستان طبس برگزار و یاد شهید "محمد منتظر قائم" نخستین فرمانده سپاه استان یزد که در این محل به شهادت رسید، نیز گرامی داشته میشود.